چکیده:

مالیات بخش قابل توجهی از منابع مالی مورد نیاز دولت را تأمین می ‌کند و در نتیجه قوانینی برای اطمینان از دریافت این منابع به ‌طور منظم تعریف و وضع شده است، تا مؤدیان به درستی به تعهدات خود عمل کرده و مالیات خود را پرداخت کنند. نهادهای سیاست گذار جرایم مالیاتی را به عنوان پاسخی احتمالی به نقض این قوانین در نظر گرفته اند. در گذشته مالیات تنها به عنوان منبع درآمد برای دولت ها به حساب می آمد؛ ولی امروزه و علی الخصوص در کشور های پیشرفته به عنوان وسیله یی در جهت برپایی سیاست های عدالتی و کاهش فشار بر گروه های کم درآمد کاربرد دارد. درین مقاله سعی گردیده است تا چیستی و چگونگی مالیات در نظام حقوقی افغانستان توضیح داده شود.

مبحث اول: مفهوم کلی مالیه و اهمیت آن

مالیات در کنار سایر افزار های بودیجوی یکی از عمده ترین منابع درآمد دولت ها به شمار می‌رود، در واقع یکی از ارکان اساسی حکومت در تدوین امور جامعه بوده و از جایگاه خاصی برخوردار می‌باشد.[1]


1- تعریف مالیات

1.1 – تعریف مالیات از نظر لغوی: جمع مالیه وجوهی که ماموران دولت بر حسب قانون از صاحبان املاک، اراضی، مستغلات و غیره گیرند.[2]

2.1-  تعریف مالیه از منظر قانون مالیات بر عایدات: در مادۀ (1) فقرۀ (2) قانون مالیات بر عایدات افغانستان مالیه چنین تعریف گردیده است: «مالیه تادیۀ الزامی است که به منظور تقویۀ بنیۀ مالی دولت و رفاه عامه بدون انجام خدمت متقابل یا ارایۀ جنس از اشخاص حقیقی و حکمی طبق احکام این قانون اخذ می گردد»[3]

3.1-  فلسفۀ تقنین مالیات برعایدات:

هدف از وضع و تحصیل مالیات در واقع تمویل مصارف بودجۀ ملی به منظور تأمین رفاه عامه، حراست از تمامیت ارضی و تمویل سایرمصارف دولت می باشد که توسط دولت مطابق به احکام این قانون وضع و جمع آوری می گردد.[4]

در این مورد قانون اساسی افغانستان مصوب سال 1382 هـ.ش که فعلاً در حالت تعلیق قرار دارد، در مادۀ 42 خود مالیات را مکلفیت تمام شهروندان کشور دانسته و به آن حیثیت قانونی داده چنین صراحت دارد: «هر افغان مکلف است مطابق به احکام قانون به دولت مالیه و محصول تأدیه کند. هیچ نوع مالیه و محصول، بدون حکم قانون دریافت نمی‏شود. اندازۀ مالیه و محصول و طرز تأدیه آن با رعایت عدالت اجتماعی، توسط قانون تعیین می ‏گردد. این حکم در مورد اشخاص و مؤسسات خارجی نیز تطبیق می‏ گردد. هر نوع مالیه، محصول و عواید تأدیه شده، به حساب واحد دولتی تحویل داده می ‏شود.»

2- انواع مالیات در قوانین و مقررات نافذۀ افغانستان:

مالیات و انواع آن به طور کلی به دو دسته مستقیم و غیر مستقیم تقسیم می‌ شود.

1.2- مالیات مستقیم:

مالیات مستقیم عبارت از مالیاتی است که دولت مستقیماً از دارایی مکلفین پرداخت مالیه، بدون وساطت شخص ثالث اخذ می نماید. مفهوم تعریف فوق این است که مالیه بر شخص مالیه ده تحمیل گردیده، بار مالیاتی آن غیر قابل انتقال به شخص دیگری می باشد، این نوع مالیات به طور مثال عبارتند از مالیات بر مفاد، مالیات بر موسسات، مالیات بر عایدات، مالیات بر اراضی، مالیات بر دارایی و غیره.[5]

2.2- مالیات غیر مستقیم:

مالیات غیر مستقیم عبارت از مالیاتی است که مستقیماً از دارایی و عواید اشخاص حصول نشده، بلکه به وساطت اشخاص ثالث از افراد دریافت می گردد. مهمترین انواع مالیات غیر مستقیم عبارتند از حقوق و عوارض گمرکی(واردات و صادرات)، مالیات بر معاملات فروش و معاملات بر مصرف و مالیات بر ارزش افزوده می باشد.[6]

مبحث دوم: مالیات بر عایدات

  1. اهمیت و مفهوم مالیات بر عایدات:

مهمترین و اساسی ترین مالیات مستقیم، مالیات بر عایدات است، این مالیات از درآمد خالص اشخاص اعم از حقیقی و حقوقی دریافت می گردد. مالیات بر عایدات، عاید قابل مالیه اشخاص حقیقی و حکمی را تابع مالیه می سازد، مانند مالیه بر عایدات اشخاص انفرادی، عواید اشخاص حکمی و عواید معاملات انتفاعی و امثال آن.[7]

  1. عواید قابل مالیه:

عواید قابل مالیه مبلغی است که از عواید شخصی، شرکت سهامی، شرکت محدود المسئولیت یا سایر شخصیت های حکمی بعد از مجرایی معافیت ها و وضع کسورات مندرج قانون مالیات بر عایدات نافذه افغانستان باقی می‌ ماند.[8]

  1. اشکال مالیات بر عایدات:

مالیات بر عایدات به دو نوع تقسیم بندی شده است:

الف: مالیات بر مجموع درآمد: و آن موقعی است که مؤدی مؤظف است در اخیر سال اظهار نامه مربوطه را خانه پری نموده و درآمد هایی را که از مدارک مختلف مانند معاش، اجاره، درآمد املاک مزروعی، عاید عملیات تجارتی و غیره تحصیل نموده است و در اظهار نامه ذکر و نسبت به مجموع آن مالیات بپردازد.

ب: مالیات بر انواع درآمد: یعنی مؤدی مالیاتی مؤظف است از هر یک منابع درآمد خود به طور جداگانه مالیات بپردازد. مثلاً برای اجاره، عاید املاکی مزروعی، عاید فعالیت های تجارتی و سایر موارد مشابه بطور جاگانه مالیات دریافت می شود و حتی مقررات مربوط به هر یک از عایدات متفاوت می باشد.[9]

  1. چگونگی سنجش مالیات بر عایدات:

الف: مالیات اشخاص حکمی:

مطابق فقره (1) ماده (4) قانون مالیات بر عایدات، مالیات اشخاص حکمی، بیست فیصد عواید قابل مالیه آن در سال می باشد.

ب: مالیات اشخاص حقیقی:

مطابق فقره (3) قانون مالیات بر عایدات، مالیات اشخاص حقیق طبق جدول ذیل سنجش می گردد:

عواید قابل مالیهمقدار مالیه
از صفر الی مبلغ پنج هزار افغانیصفر(معاف)
از مبلغ پنج هزار و یک الی دوازده هزار و پنجصد افغانیدو فیصد(%2)
از مبلغ دوازده هزار و پنجصد و یک الی یکصد هزار افغانیبرعلاوه مبلغ ثابت (150) افغانی، ده فیصد(%10)
از مبلغ یکصد هزار و یک افغانی به بالابرعلاوه مبلغ ثابت (8900) افغانی، بیست فیصد(20%)

مبحث سوم: ادارت مالیات برعایدات، فعالیت ها و امور مربوط ایشان

1: انواع ادارات مالیات بر عایدات

ادارات مالیات برعایدات به سه بخش تقسیم شده اند:

  • مالیه دهندگان کوچک: اکثر شرکت های انفرادی مربوط به مالیه دهندگان کوچک یا STO می شود.
  • مالیه دهندگان متوسط: شرکت هایی که دوران عواید سالانۀ شان الی ۵۰۰ میلون باشد، مربوط مالیه دهندگان متوسط یا MTO می شود.
  • مالیه دهندگان بزرگ شرکت هایی که عواید شان بیشر از ۵۰۰ ملیون باشد، مربوط مالیه دهندگان بزرگ یا LTO می شود. در حال حاضر هرسه بخش تحت عنوان عرضۀ خدمات به عنوان ادارۀ واحد فعالیت می کنند.[10]

2: امور و فعالیت های مرتبط به ادارات مالیاتی

سال مالی: مادۀ (3) فقرۀ (۱) قانون مالیات برعایدات افغانستان در مورد سال مالی چنین صراحت دارد: «سال مالی به منظور این قانون عبارت از سال هجری شمسی بوده که از اول حمل آغاز و در روز اخیر برج حوت همان سال خاتمه می یابد».[11]

گزارشات ربعوار: گزارشات ربعوار عبارت از ارایۀ فعالیت ها و مجموع فروشات یک شرکت طی سه ماه می باشد. فقره (6) ماده (88) قانون مالیات بر عایدات در مورد چنین صراحت دارد: اشخاصی که در محلات ثابت کار و فعالیت اقتصادی مصروف عرضه خدمات می باشند، مکلف اند مالیه ذمت شانرا در خلال هر سه ماه الی پانزدهم ماه بعدی تادیه نمایند

گزارشات سالانه: عبارت از ارایۀ فعالیت ها و مجموع فروشات یک شرکت طی یک سال می باشد،[12] قانون مالیات بر عایدات در فقره (1) ماده 88 در موردگزارش سالانه چنین صراحت دارد: شخصی که مکلف به تکمیل اظهار نامه مالیاتی و بیلانس (به استثنای فورمه مالیه عرضه خدمات معاملات انتفاعی) می باشد، باید اظهار نامه مالیاتی خویش را الی اخیر جوزا (ماه سوم) سال مابعد به دفتر مالیه مربوطه تسلیم نماید.

تصفیۀ مالیاتی: تصفیۀ مالیات عبارت از تمام پرداخت های واجبی یک شرکت طی یک سال هم از مالیۀ انتفاعی، مالیۀ موضوعی، مالیۀ قراردادی و سایر مالیات جهت اخذ تحقق ابتدایی می باشد. تصفیۀ مالیاتی هر سال در سال بعدی آن از اول حمل شروع و در آخر جوزا ختم می گردد. [13]

تأخیر در پرداخت مالیات: طبق صراحت مادۀ (100) قانون مالیات برعایدات افغانستان اشخاصی كه مالیه ذمت خویش را در میعاد معینه تأدیه ننمایند، مکلف به پرداخت مالیه اضافی در فی روز مبلغ (%10) می باشند.[14]

3: جرایم مالیاتی و مؤیدات جزایی پیش بینی شده برای مرتکبین آن

الف: جرایم و تخلفات مالیاتی چیست؟

جرایم و تخلفات مالیاتی به مجموعه‌ای از تخلفاتی گفته می‌شود که باعث کاهش درآمدهای دولت از طریق عدم پرداخت مالیات یا کم پرداختی مالیات توسط اشخاص حقوقی یا حقیقی می‌شود. جرایم مالیاتی شامل دستکاری در اظهارنامه مالیاتی، استفاده از اسناد جعلی، عدم پرداخت مالیات، پرداخت کمتر از میزان واجب و دیگر تخلفات مالیاتی هستند.

ب: مؤیدات جزایی پیش بینی شده برای ارتکاب جرایم مالیاتی: در صورت ارتکاب تخلفات مالیاتی اکثراً مویدات جزایی پیش بینی شده در قوانین مالیاتی افغانستان به صورت نقدی بوده که این موضوع در ماده (99)  قانون مالیات بر عایدات چنین وضاحت داده شده است: هرگاه مؤدی مکلفیت های مالیاتی مندرج احکام این قانون را رعایت ننماید، علاوه بر پرداخت مالیات ذمت خویش، مکلف به تأدیه مالیۀ اضافی و مستوجب مجازات احکام این فصل نیز می باشد.[15] ولی در بعضی حالات برای مرتکب مجازات های غیر نقدی نیز در قوانین افغانستان پیش بینی شده است؛ طور مثال گفته می توانیم که هرگاه شخص در اسناد مالیاتی تزویر نماید بر علاوه مجازات نقدی معادل مبلغ گرفته شده، به جزای جرم تزویر نیز محکوم می گردد.[16]

مبحث چهارم: معافیت مالیاتی و شرایط آن

1: معافیت:

در مادۀ (12) قانون مالیات برعایدات افغانستان چنین تعریف گردیده است: «مجرایی از عواید مالیه دِه است که مطابق احکام این قانون به وی داده می شود.»[17]

2: معافیت مالیاتی

به معنای خروج برخی از درآمد ها و دارایی ها، به طور موقت یا دایمی، از پرداخت مالیات است.[18] نهادهایی که مطابق قوانین نافذه مشمول معافیت مالیاتی می باشند، عبارتند از: مؤسسات، ادارات دولتی و نمایندگی های آن به شمول شاروالی ها.[19] این نهاد ها در صورتیکه واجد شرایط معافیت مالیاتی نباشند، مکلف به پرداخت مالیات می باشند.[20]

3: مصارف قابل مجرایی مالیات:

ماده (18) قانون مالیات بر عایدات:

(1) کسر و وضع مصارف عادی و ضروری تولید، بدست آوردن و محافظه عواید اشخاص حقیقی وحکمی قرار ذیل مجاز بوده، قابل مجرائی میباشد، مشروط بر اینکه در خلال سال مالی صورت گرفته یا طبق احکام این قانون به یکی از سه سال گذشته مالی متعلق باشد:پ

– قیمت تمام شد اشیای تولیدی یا مصارف فروش و تجارت شامل مصرف بیمه حمل و نقل و امثال آن.

2 – قیمت سامان و لوازم، مواد احتراقیه، برق، آب و سایر خدمات ضروری که جهت بدست آوردن عایدات یا در کار و تجارت مورد استفاده قرار میگیرد.

3 –  مزد، معاش، کمیشن و فیس ای که در برابر خدمات کارکنان و مستخدمین تادیه میشود.

4 –  تکت پولی ناشی از قروض، کار و تجارت.

5 –   کرایۀ تادیه شده از درک اموال و ملکیتی که در کار یا تجارت ضروری بوده و مورد استفاده قرار میگیرد.

6 – مصارف ترمیم و حفظ و مراقبت اموال و ملکیتی که درکار یا تجارت ضروری بوده و مورد استفاده قرار میگیرد.

7 –  اموال منقول و غیر منقول (باستثنای زمین زراعتی) که در کار و تجارت مورد استفاده قرار گرفته و یا به منظور تولید عایدات در اختیار مؤلد میباشد، استهلاک آن مطابق تعلیماتنامه مالیات بر عایدات قابل مجرایی است،  مجموع کسرات استهلاک مال یا ملکیت بیشتر از قیمت تمام شد آن قابل مجرایی به مالیه ده نمی باشد، هرگاه شخص حقیقی یا حکمی از تادیات در بدل حصول دارایی مطابق حکم مندرج ماده هفتاد و دوم این قانون مالیه را وضع ننماید مستحق مجرایی استهلاک آن بخش از قیمت تمام شد دارایی که ازآن مالیه وضع نشده است نمی گردد.

8 – مالیه و محصولی که بذات خود مصرف لازمی جهت کار و تجارت یا مصرف لازمی برای داشتن مال و ملکیت به منظور عایدات و یا مصرف لازمی برای تولید عایدات باشد مشروط بر اینکه مالیۀ آن در ظرف سال مالی تادیه شده و یا تجمع نموده باشد. مالیاتی که طبق احکام این قانون وضع گردیده و مالیاتی که از جمله مصارف لازمی کار و تجارت به حساب نرود، قابل مجرایی نیست، مگر اینکه در این قانون طوری دیگری پیشبینی گردیده باشد.

9 – خسارات وارده ناشی از حریق، زلزله و سایر حوادث غیر مترقبه به اموال منقول و غیر منقول در خلال سه سال، مشروط بر اینکه قیمت آن تثبیت بوده و سند مثبته را در این مورد ارایه و از طرف مؤسسات بیمه جبران نگردیده باشد.

10 – خساره ناشی از قروض غیر قابل حصول درکار یا تجارت طبق تعلیماتنامه مالیات بر عایدات.

11 – مفاد سهم تادیه شده به پول توسط شخصیت حکمی ایکه مطابق قوانین نافذه کشور تاسیس گردیده باشد.

12 – سایر مصارف کار یا تجارت و مصارف در اختیار داشتن اموال منقول و غیر منقول به منظور تولید عایدات و مصارف تولید عایدات مندرج اسناد تقنینی مربوط.

4: مصارف غیر قابل مجرایی:

ماده هجدهم فقره (2) قانون مالیات بر عایدات

کسر و وضع مصارف در موارد آتی غیر مجاز بوده قابل مجرائی نمی باشد:

1 – مصارف دعوت ها و اعلانات که مرتبط به فعالیت های اقتصادی و تجارتی نباشد.

2 – اشخاص حقیقی و حکمی که مطابق به احکام این قانون مکلف به وضع مالیات از مفاد سهم، تکتانه، حق الامتیاز، کرایه، کمیشن، دستمزد، معا شات، معاملات مندرج ماده (72) این قانون و سایر عواید مشابه داشته اما مالیات آنرا وضع و تادیه ننموده باشد .

3 – بالای نمایندگی غیرمستقل یک شخص غیر مقیم در افغانستان، هرگونه مخارج که به شخص غیر مقیم یا کدام شخص مرتبط با آن تادیه و یا متقبل گردد.

5: شرایط معافیت مالیاتی:

  • اشخاص غیر مقیم در صورتی از معافیت پرداخت مالیات بر عایدات مستفید می گردند که این معافیت‏ها از طرف دولت متبوع آنها به صورت بالمثل برای اشخاص افغانی غیر مقیم آن کشور پیش بینی گردیده باشد.[21]
  • مالیۀ عواید طیارات و کارکنان آن تحت بیرق دولت خارجی در قلمرو افغانستان فعالیت می نمایند، به شرطی معاف پنداشته می شود که دولت خارجی به طیارات تحت بیرق افغانی و کارکنان مربوط آن در آن کشور معافیت مشابه بدهد.[22]
  • اعانه های حاصله از عواید فعالیت لازمی مؤسساتی که دارای شرایط ذیل باشند، از مالیه معاف اند:
    1. مؤسسه مطابق قوانین نافذه ایجاد شده باشد.
    2. مؤسسه غیر انتفاعی که صرف به منظور امور تعلیمی، کلتوری، ادبی و علمی یا خیریه ایجاد و فعالیت نماید.
    3. تمویل کنندگان، سهمداران و اعضاء یا کارکنان مربوط از مفاد مؤسسه مندرج اجزای (1 و 2) این فقره حین فعالیت یا انحلال استفاده ننمایند.[23]
    4. بیمه شدگان زمانی از مالیات بر عایدات معاف اند که حق بیمه به موجب عقد قرار داد تحریری اخذ شده و تأدیه نهایی مفاد مشخص را به بیمه شدگان یا اشخاص منتفع شان ایجاب نماید.[24]
    5. به اساس صراحت مادۀ (15) قانون مالیات برعایدات افغانستان عواید از درک قیمت مواد غذایی، مواد احتراقی و اجناسی که شخص تولید کننده، یا اعضای فامیل وی آنرا به مصرف رسانیده، یا مورد استفاده قرار داده است، از مالیات معاف می باشد.[25]

مبحث پنجم: ادارات حل و فصل منازعات مالیاتی و ارزش فیصله های آنها

برای حل و فصل منازعات مالیاتی سه اداره وجود دارد.                                                       

  1. ریاست سمع شکایات مالیه ‌دهندگان، این ریاست تحت چتر معینیت عواید و گمرکات فعالیت می کند. پروسه شکایات مالیه دهندگان مطابق ماده (11) قانون اداره امور مالیات طور ذیل صورت می گیرد: هر شخصی که به تصمیم اداره مالیاتی قناعت نداشته باشد می تواند در مدت (45) روز بعد از دریافت تصمیم مالیاتی به ریاست سمع شکایات مالیه دهندگان، اعتراض خویش را ثبت نماید و ریاست سمع شکایات مکلف است در مدت (60) روز به اعتراض رسیدگی نموده و تصمیم خویش را صادر و در مدت (30) روز دیگر به مالیه دهنده ابلاغ نماید.
  1. بورد حل منازعات مالیاتی، این نهاد تحت چتر وزارت مالیه فعالیت می کند، هرگاه مالیه دهنده به تصمیم ریاست سمع شکایات قناعت نداشته باشد، مطابق ماده (12) قانون اداره امورمالیات میتواند در خلال سی روز از تاریخ دریافت تصمیم ریاست سمع شکایات، درخواست تجدید نظر خود را به بورد حل منازعات مالیاتی ارایه نماید.  
  1. دیوان بانکی و مالیاتی، قبلاً در تشکیل ریاست محکمه ابتداییه تجارتی کابل، یک دیوان زیر نام دیوان بانکی و مالیاتی، به قضایای بانکی و مالیاتی رسیدگی می‏نمود، اخیراً محکمه تجارتی به تشکیل چهار زون قضایی شهر کابل مدغم و محکمه دیوان بانکی و مالیاتی، تحت چتر زون قضایی سوم شهر کابل قرار گرفته است. روش احاله قضایاء از بورد حل منازعات مالیاتی به محکمه مالیاتی طوری است که هرگاه طرف یا طرفین منازعه به تصمیم بورد حل منازعات مالیاتی قناعت نداشته باشد، می توانند در خلال سی روز از تاریخ دریافت تصمیم، به محکمه ذیصلاح مراجعه نمایند، در این صورت دوسیه از بورد به محکمه ارسال و رئیس سمع شکایات و آمر تعقیب قضایا در محاکم منحیث نماینده وزارت مالیه، از منافع دولت در محکمه دفاع می نماید، در غیرآن تصمیم بورد حل منازعات مالیاتی نهایی و قابل تطبیق می باشد. در صورت عدم قناعت طرف یا طرفین به فیصله و قرار دیوان بانکی و مالیاتی محکمه ابتداییه، قضیه در مرحله استینافی از سوی دیوان تجارتی محکمه مرافعه رسیدگی و قرار و فیصله صادر می شود؛ هرگاه طرف یا طرفین به قرار و فیصله محکمه مرافعه نیز قناعت ننمایند، قضیه از سوی دیوان تجارتی محکمه تمیز رسیدگی شده و قرار دیوان مذکور نهایی و قطعی می باشد.

نتیجه گیری

  1. مالیه مصرف نیست، بلکه کمک به سرمایۀ ملی است که از این طریق بودجۀ ملی تمویل می شود.
  2. در اغلب کشورها، مالیات مهمترین منبع درآمد برای دولت به شمار می‌ رود و مبلغی است که طبق قانون و به صورت بلاعوض با استفاده از اظهارنامۀ مالیاتی اشخاص حقیقی و حکمی اخذ می شود.
  3. آشنایی با قوانین و قانون معافیت مالیاتی می ‌تواند فرصت‌ های جدیدی را پیش روی فعالان اقتصادی بگذارد و از طرف دیگر به توسعۀ همه ‌جانبه کشور کمک کند.   
  4. تأخیر یا عدم پرداخت مالیات مؤدیان، منجر به کمبود منابع مورد نیاز دولت و ایجاد مشکلات متعددی می ‌شود.

پیشنهادات

  1. برای ایجاد عدالت مالیاتی سیاست های کارآمد مالیاتی وضع گردد.
  2. فرهنگ مالیاتی درکشور ترویج و مزایایی مالیات در عمران و آبادانی کشور به معرفی گرفته شود.
  3. برای افزایش درآمدهای مالیات اعتماد سازی مناسب صورت گیرد، تا مردم با اطمینان هرچه بیشتر بخشی از درآمد خود را به مالیات تخصیص دهند.
  4. مردم با شفاف سازی درآمدها و پرداخت به موقع مالیات دولت را تقویه و حمایت کنند.
  5. مردمی زمانی علاقه واقعی به پرداخت مالیات پیدا می نمایند که دولت پول های دریافت شده از مالایت را در رفاه، آبادانی و خدمت به ملت مصرف نموده و شفاف برای ملت حساب دهی نماید.

سؤالات

  1. از منظر قانون مالیات به کدام درآمد ها اطلاق می گردد؟
  2. فلسفۀ تقنین مالیات چیست؟
  3. انواع مختلف مالیات را طبق قوانین و مقررات نافذه نام برده، کوتاه توضیح دهید?
  4. ادارات مالیات به چند کتگوری تقسیم شده است؟
  5. وظایف و صلاحیت های هر دسته از ادارات مالیاتی را در مطابقت به احکام قوانین نافذۀ مالیاتی توضیح دهید?
  6. سال مالی چیست؟ چه زمانی آغاز و چه زمانی پایان می یابد؟
  7. زمان پرداخت و تصفیۀ مالیاتی چه وقت شروع و چه زمانی پایانی می یابد؟
  8. در صورت تأخیر در پرداخت مالیات، کدام مؤیده جزایی در نظر گرفته شده است؟
  9. جرایم مالیاتی چیست؟
  10. در صورت ارتکاب جرایم مالیاتی مؤیدات جزایی پیش بینی شده در قوانین چگونه است؟
  11. معافیت مالیاتی و شرایط آن چگونه است؟
  12. کدام نهادها مطابق قوانین نافذه مشمول معافیت مالیاتی می باشند؟
  13. نهادهایی که مشمول معافیت مالیاتی هستند در کدام موارد مکلف به پرداخت مالیات می باشند؟
  14. گزارشات ربعوار و سالانه چیست؟
  15. برای حل و فصل منازعات مالیاتی کدام ادارات در افغانستان فعالیت دارند و فیصله های آنها چه ارزش حقوقی دارد؟

منابع

[1] – رحمانی عبدالطیف، حقوق مالی، ص 8، سال چاپ 1400

[2]

[3] – قانون مالیات بر عایدات افغانستان مصوب 28 حوت سال 1387 ه- ش.نمبر مسلسل 976 www.moj.gov.af

[4] -تعليماتنامه قانون ماليات برعايدات جمهوری اسلامی افغانستان وزارت ماليه حمل 1389ص .9

[5] – کوهستانی محمد جعفر، حقوق مالیه عمومی، چاپ هفتم، ص 163

[6] – کوهستانی محمد جعفر، حقوق مالیه عمومی، چاپ هفتم، ص 206 و 208

[7] – رحمانی عبدالطیف، حقوق مالی، ص 119، سال چاپ 1400

[8] – کوهستانی محمد جعفر، حقوق مالیه عمومی، چاپ هفتم، ص 169

[9] – رحمانی عبدالطیف، حقوق مالی، ص 120، سال چاپ 1400

[10] –  راسخ عبدالمعروف و هاشمی سید علی،کارشناسان بررسی خدماتی، چگونگی مالیات بر عایدات درقوانین افغانستان ،1402/5/2

[11] ماده (3) فقره (۱) قانون مالیات برعایدات افغانستان مصوب 28 حوت سال 1387 ه- ش.نمبر مسلسل 976

[12] –  راسخ عبدالمعروف و هاشمی سید علی،کارشناسان بررسی خدماتی، چگونگی مالیات بر عایدات درقوانین افغانستان ،1402/5/2

[13] – همان منبع

[14] – قانون مالیات بر عایدات افغانستان مصوب 28 حوت سال 1387 ه- ش.نمبر مسلسل 976

[15] -قانون مالیات بر عایدات افغانستان مصوب 28 حوت سال 1387 ه- ش.نمبر مسلسل 976

[16] -د جزا افغانستان مصوب 12 حوت سال 1395 هــ ش. نمبر مسلسل 1260

[17] – قانون مالیات بر عایدات افغانستان مصوب 28 حوت سال 1387 ه- ش.نمبر مسلسل 976    www.moj.gov.af

[18]https://www.heyvalaw.com/web/articles/view/3337/%D9%85%D8%B9%D8%A7%D9%81%DB%8C%D8%AA-%D9%85%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%A7%D8%AA%DB%8C.html

[19] – قانون مالیات بر عایدات افغانستان مصوب 28 حوت سال 1387 ه- ش.نمبر مسلسل 976

[20] – تعليماتنامه قانون ماليات برعايدات جمهوری اسلامی افغانستان وزارت ماليه حمل 1389ص 34

[21] – ماده (6) قانون مالیات بر عایدات افغانستان مصوب 28 حوت سال 1387 ه- ش.نمبر مسلسل 976

[22] – قانون مالیات بر عایدات افغانستان مصوب 28 حوت سال 1387 ه- ش.نمبر مسلسل 976

[23] -قانون مالیات بر عایدات افغانستان مصوب 28 حوت سال 1387 ه- ش.نمبر مسلسل 976

[24] – قانون مالیات بر عایدات افغانستان مصوب 28 حوت سال 1387 ه- ش.نمبر مسلسل 976

[25] -قانون مالیات بر عایدات افغانستان مصوب 28 حوت سال 1387 ه- ش.نمبر مسلسل 976

Similar Posts